مدیریت جلسه آزمون دستیاری پزشکی – دوره 51
مدیریت جلسه آزمون دستیاری پزشکی
وسواس و چرخه درسی داوطلبان آزمون دستیاری در هفتۀ آخر:
یک موضوع مهم دیگری که باید با آن کنار بیایید در این چند روز آخر این است که بدانید ذهن آدم میگوید کاش اینجا را بهتر خوانده بودم کاش وقت داشتم یک دور دیگر فلان درس را میخواندم. دوستان اگر یک دور دیگر فلان درستان را بخوانید درس قبلی باز دوباره دور میشود از ذهنتان. یعنی این پروسهی سیکل معیوب همین است. آخرش همین است. یک سری درسها به امتحان نزدیکتر خوانده میشوند، یک سری از امتحان دورتر خوانده میشوند. یک ماه دیگر وقت شما را تمدید بکنند، 2 روز دیگر، 100 روز دیگر هیچ فرقی نمیکند. آخرش به یک نقطه میرسید که یک سری درسها نزدیک خوانده میشود و یک سری درسها دور با این قضیه کنار بیایید این قضیه یک قانون است یک قانون ثابت است در آزمون رزیدنتی. من همه چیز را نمیتوانم نزدیک امتحان دستیاری بخوانم، دوباره همه چیز را دیده باشم و بروم سر جلسه. بله من میتوانم یک سری از جدول حفظیهایم را مرور بکنم. یک نگاهی بکنم یک نیم ساعت یک ساعتی برایش وقت بگذارم. ولی این که همه چیز را بخواهم نزدیک امتحان دستیاری ببینم و مدام آرزو بکنم کاش یک کم بیشتر وقت داشتم وقتم بیشتر بود و امتحان دستیاری آن زمان بود فرقی نمیکند. امتحان دستیاری هر چقدر هم بازهاش تمدید بشود باز این اتفاق تکرار خواهد شد و این یک چرخه است.
مواجهه با تست سخت
موضوع بعدی در مورد مدیریت استرس سر جلسهی امتحان است. یعنی چی؟ یعنی من سه چهار تا تست یک درس را میزنم احساس میکنم که در این درس حالم خوب نیست الان. یعنی مود آن درس را ندارم. جراحی یا اطفال و یا هر درسی الان احساس میکنم برایم خیلی سخت است و نمیرود جلو و دارم درجا میزنم. در این تستها. اینجا نقطهای است که باید صریحاً درسم را عوض کنم. برم تست یک درس دیگر را بزنم به جای اینکه درجا بزنم و از نظر روحی در یک درس دیگر، یک درس جدید را شروع بکنم، و شروع بکنم تستهای آن را زدن و ترجیحاً درسی باشد که که تسلط بهتری دارم و آسانتر برایم و راحتتر است تستزدنش. بعد که حالم بهتر شد، مودم بهتر شد چند تا تست زدم روحیه گرفتم انگیزه گرفتم، برگردم سراغ آن درسی که دچار مشکل شده ام. و الا اگر من بخواهم درجا بزنم، سه چهار تا تست اول بخواهد ذهن من را خسته بکند و من نتوانم با سرعت جلو بروم چه فایدهای دارد این باعث میشود ریتمم کند شود و کارایی ما در جلسه آزمون دستیاری پزشکی به شدت افت کند.
بلد نبودن بعضی تستها طبیعی است، استدلال ممنوع
موضوع بعدی، وقتی که من که درس خواندهام سر جلسه آزمون دستیاری پزشکی تست یا تستهایی را بلد نیستم قطعاً بقیه داوطلبان هم بلد نیستند. اگر درسی برای من سخت است، قطعاً برای بقیه داوطلبان آزمون دستیاری هم سخت است. برای بقیه همکاران هم دشوار میآید سطح تستها. پس شروع نکنم به این فاز ذهنی که حالا من این یک تست را جواب ندهم، اینجوری میشود آنجوری میشود. وای سرنوشت من اینجوری شد. نخیر. هیچ اتفاقی نمیافتد. وقتی تستی سخت است برای کسی که درس خوانده برای بقیه هم همینطوری خواهد بود. کنترل خودم را حفظ می کنم روحیه خودم را حفظ میکنم، میروم تست بعدی من کلی مسیر جلوم است و کلی تست دیگر باید بزنم. سرنوشت کسی در گرو چندتا دانه تست آزمون دستیاری نیست. من باید نگاهم رو به جلو باشد. و دفترچه آزمون دستیاری پزشکی را تا انتها درست طی بکنم. درجا نباید بزنم و در یک سوال بیش از حد نباید مکث بکنم. سوالی که بلد نیستم را دیگر بلد نیستم. سوال اگر از یک فصلی آمده که من حذف کردم دیگر نباید بنشینم آنجا و استدلال بکنم استدلال کردن ما نداریم. جلسه آزمون دستیاری پزشکی اصلاً جای استدلال نیست. یا یک تستی را بلدم و میزنم، یا یک تستی بلد نیستم و نمیزنم. کنارش هم یک ضربدر میزنم که بفهمم آقا من سراغ این تست نباید بروم چون این فصلش حذفی بوده این نکتهاش حذفی بوده و من اصلاً نخواندم. چون این فصل را اصلاً مسلط نیستم. بیخودی بروم روی آن تست و وقت بگذارم خودم را اذیت کنم و زمانم را از دست بدهم، آیا فایده دارد؟ بجز این که زمان بقیه تستهایتان را گرفته و تازه ذهنتان را هم خسته کرده یک ضربدر زدن کار شما را راحت میکند. ضربدر بزنید که متوجه بشوید که این تست ، تست من نیست و من بعضی از تستها را نباید بزنم. آزمون دستیاری پزشکی هنر نزدن بعضی از تستهاست. زدن تست بله همهی چیزهایی که بلدیم را میزنیم. باید یادبگیریم بعضی از تستها را که بلد نیستیم و در آن اصلا تسلط نداریم و نکتهی حذفیمان بوده را نزنیم و دنبال استدلال نرویم. این کارها سم است. آفت است. درصد خوب شما را خراب میکند. بلد نیستم کنارش ضربدر میزنم و میروم سراغ بعدی و راحتتر هم میروم جلو. از اول برنامهام این بوده است که یک سری چیزها را نزنم. سر جلسه آزمون دستیاری پزشکی بعضیها یادشان میرود که با خودشان طی کردهاند که بعضی از فصول را حذف کنند و تستهایش را هم نزنم ولی سر جلسه آزمون دستیاری پزشکی همه فکر میکنم رسالت دارند که همهی تستها را بزنند.
مدیریت جلسه آزمون دستیاری قبل از آزمون ، حین آزمون
یک موضوع مهم دیگر سر جلسه امتحان دستیاری پزشکی این است که لطفاً حواستان به بقیهی همکاران و دواطلبان داخل سالن آزمون دستیاری پزشکی نباشد. من دارم امتحان میدهم فقط حواس و تمرکزم روی تستهای خودم است. بعضیها را من میبینیم در سالهای گذشته من دیدم نفر جلوییم خیلی دارد خوب میزند خیلی غرق در تستزدن و تمرکز دارد ریختم بهم و گفتم او قبول میشود و من نمیشوم. اصلاً اینجور چیزها پذیرفتنی نیست دوستان. اصلا و ابدا پذیرفتنی نیست. من خواهشی که ازتان دارم کار خودتان را بکنید. اصلاً کاری نداشته باشید که بقیه دارند چکا رمیکنند. کدام تست را میزنند و کدام تست را نمیزنند. یک سریها میگویند من بغلدستی را دیدن قیافهاش خیلی آدم مسلطی بود من بهم ریختم. ممکن است هزاران نفر آزمون رزیدنتی شرکت بکنند و همه قیافههای خیلی مسممی داشته باشند، چه ربطی دارد که او قبول بشود من قبول نشوم.
سر جلسه آزمون دستیاری پزشکی لطفاً اینور آنور را نگاه نکنید. فقط حواستان به تستهای خودتان باشد. قبل جلسه آزمون دستیاری پزشکی با کسی صحبت نکنید. کوچکترین جملهای دوستان به شما بگوید همراهتان به شما بگوید، ذهن شما را برهم بریزد دیگر سر جلسهی امتحان نمیشود جمع کرد. خواهش میکنم سر جلسه امتحان دستیاری پزشکی صحبت نکنید. آشنا دیدید سلام و احوالپرسی فقط همین. حالا شما چکار کردید و چطوری خواندید و این جزوه را نخواندم نرسیدم. وضعم خیلی خراب است، وضعم خیلی خوب است، نه!
من اصلاً قبل از جلسهی امتحان دستیاری پزشکی با کسی صحبت نمیکنم. سلام و علیک میکنم و احترام نگه میدارم ولی حرف راجع به چیزی نمیزنم. چون کوچکترین جملهای ممکن است که ذهن شما را مشوش بکند. ما این همه زحمت کشیدیم که سر جلسه آزمون دستیاری پزشکی نتیجه بگیریم دیگر نمیخواهیم سر چیزهای الکی استرس بگیریم.
مدیریت حس عدم رضایت در روز آزمون دستیاری پزشکی
موضوع بعدی که خیلی اهمیت دارد این است که این حس کمالگراییهایم را برای این دو سه روز آخر بگذارم کنار. قبل جلسه آزمون دستیاری پزشکی آدم به شدت حس میکند که مسلط نیست. همه ما اینجوری هستیم من هم آزمون دستیاری میدادم یک دو روز قبل از امتحان آزمون دستیاری پزشکی سر جلسه همهاش حس میکردم که بلد نیستم، مسلط نیستم خوب نخواندم باید بهتر میخواندم آن چیزی که میخواستم نشد. این جمله را همه به خودشان گفتهاند. همهی کسانی که در سالهای گذشته رتبهی خیلی عالی هم آوردند این را گفتند. با آنها شب امتحان صحبت بکنید میگوید من آن چیزی که میخواستم نشد من خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم از خودم. من دوست داشتم اینجوری بخوانم آنجوری جمعبندی بکنم، مرور بکنم. بیشتر زحمت بکشم ولی نکشیدم حالا قبول نمیشوم. چی میشود. اینها مال شب امتحان است و طبیعی هم است. همه هم دارند. همه با این حسها کنار بیاییم. بفهمیم که طبیعی است و خودمان را با آن درگیر نکنیم. خودمان نبریم به حاشیه که وای فلانی بهتر بوده. من نتونستم بخوانم و عقبم. من نتوانستم آنجوریکه دلم میخواهد جمعبندی کنم. بدانید هیچ کس آنجوری که دوست داشته نتوانسته جمع کند. هیچکس. احدی نمیتواند ادعا بکند که من عالی درس خواندم. همه احساس کمبود دارند. همه احساس ضعف دارند. حجم کار زیاد است و همهمان هم دلمان میخواهد شب آخر همه چیز را ببینیم نمیشود که! ما زحمتهایمان را کشیدیم دوستان. ما یکسال ، 10 ماه ، 9 ماه، ما زحمت کشیدیم ما تلاش کردیم درس خواندیم در سختی و این همه زحمت. این همه زحمت بوده و بعد شما بخاطر این که این چند روز آخر آن چیزی که میخواستید نشده میگویید من قبول نمیشوم این اشتباه است. شما قبول میشوید به شرط اینکه این احساسات منفی را ببوسید و بگذارید کنار و بدانید که طبیعی است و بدانید که مشترک است با همهی داوطلبان آزمون دستیاری پزشکی امسال و سالهای گذشته و تمام کسانی که قبلاً قبول شدند همین حس را دارند.
دیدگاهتان را بنویسید